آیا هنوز وقت آن نرسیده که با خدا آشتی کنیم ؟

ن : ف م

خدایا شکر


خــــدایا
به داده ات و نداده ات و گرفته ات شــــکر


داده ات
نـعـمــت

                 نداده ات حـکـمـت

                               و گرفته ات امتحان است

 



:: موضوعات مرتبط: شکر، شعر،جمله زیبا، ،
:: برچسب‌ها: جملات زیبا درباره خدا, جملات زیبا درباره شکر, شکر, خدا, حکمت,


ن : ف م

چقدر عینک آفتابی بهش می آد!

در آخرين لحظات سوار اتوبوس شد روي اولين صندلي نشست ، از کلاس هاي ظهر متنفر بود اما حداقل اين خوبی را داشت که مسير خلوت بود .

اتوبوس که راه افتاد نفسي تازه کرد و به دور و برش نگاه کرد ، پسر جواني روي صندلي جلويي نشسته بود که فقط مي توانست نيمرخش را ببيند که داشت از پنجره بيرون را نگاه مي کرد .

به پسر خيره شد و خيال پردازي را مثل هميشه شروع کرد:"چه پسر جذابي! حتي از نيمرخ هم معلومه . چقدر مرتبه، سه تيغه هم که کرده حتما ادکلن خوشبويي هم زده چقدر عينک آفتابي بهش مي آد . يعني داره به چي فکر مي کنه؟ حتما به نامزدش فکر مي کنه؟ آره؛ حتما همين طوره . مطمئنم نامزدش هم مثل خودش جذابه ، بايد به هم بيان (کمي احساس حسادت) . یه پسر پولداره که همش با نامزدش ميرن پارتي، کافي شاپ، اسکي،... کلی می خندن و از زندگيشون لذت مي برن ، چقدر خوشبخته! يعني خودش مي دونه که بايد قدر زندگيشو بدونه؟"

دلش براي خودش سوخت . احساس کرد چقدر تنها و بدشانس است و چقدر زندگي به او بدهکار است . احساس بدبختي کرد . کاش پسر زودتر پياده مي شد ...

ايستگاه بعد که اتوبوس نگه داشت ، پسر از جايش بلند شد .

مشتاقانه نگاهش کرد ، قدبلند و خوش تيپ بود و ...!

پسر با گام هاي نااستوار به سمت در اتوبوس رفت . مکثي کرد و چيزي را که در دست داشت باز کرد ، يک، دو، سه و … لوله هاي استوانه اي باريک ، به هم پيوستند و يک عصاي سفيد را تشکيل دادند!!!

از آن به بعد ديگر هرگز عينک آفتابي را با عينک سياه اشتباه نگرفت و به خاطر چيزهايي که داشت خدا را شکر کرد .



:: موضوعات مرتبط: شکر، داستــان،حـدیث،آیـــه، ،
:: برچسب‌ها: داستان زیبا, داستان شکر, خدا, داستان عینک آفتابی, شکر, خدا,


ن : ف م

نگرانی ممنوع!


خود را کاملاً تســلیم خدا کنیم

و از هیچ چیز نگــــرانی به دل راه ندهیــم

آن وقت خواهیم دید که چگونه

خداوند فرشتگانش را از پیش می فرستد

تا راه را برای ما هـــموار کنـنـد
 



:: موضوعات مرتبط: تـوکـل،تسـليم،امـيد،حکمت، شعر،جمله زیبا ، ،
:: برچسب‌ها: جملات زیبا درباره خدا, خدا, تسلیم, فرشتگان, نگرانی, راه هموار,


ن : ف م

کاری بسیار ساده

روزي مردي خواب عجیبی ديد . دسته بزرگي از فرشتگان را ديد که سخت مشغول کارند و نامه هايي را که توسط پيک ها از زمين ميرسند ، باز مي کنند و آنها را داخل جعبه مي گذارند.

مرد از فرشته اي پرسيد: شما چکار مي کنيد؟

فرشته در حالي که داشت نامه اي را باز مي کرد، گفت: اينجا بخش دريافت است و ما دعاها و تقاضاهاي مردم از خداوند را تحويل ميگيريم.

مرد کمي جلوتر رفت تعداد دیگری از فرشتگان را ديد که به ســـــــرعت کاغذهـايي را داخل پاکت مي گذارند و آن ها را توســـــط پيک هايي به زمين مي فرستند.

مرد پرسيد: شماها چکار مي کنيد؟

يکي از فرشتگان با عجله گفت: اينجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت هاي خداوند را براي بندگان به زمين مي فرستيم.

مرد کمي جلوتر رفت و يک فرشته را ديد که بيکار نشسته است ، با تعجب از فرشته پرسيد: شما چرا بيکاريد؟

فرشته جواب داد: اينجا بخش تصديق جواب است . مردمي که دعاهايشان مستجاب شده بايد جواب بفرستند ولي فقط عده بسيار کمي جواب مي دهند.

مرد با تعجب پرسيد: مردم چگونه مي توانند جواب بفرستند؟

فرشته پاسخ داد: بسيار ساده ، فقط کافيست بگويند: خدايا شکر ...



:: موضوعات مرتبط: شکر، داستــان،حـدیث،آیـــه، ،
:: برچسب‌ها: داستان زیبا, داستان شکر, داستان خواب عجیب, فرشتگان, خدا,


ن : ف م

تو در قلب شکسته خانه داری


خدایا عاشـــقان را با غم عشق آشنا کن

ز غم های دگر غیر از غم عشقت رها کن

تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکســـــته قلب من جانا به عهد خود وفا کن
 
خـــدایا بی پناهــــــــــم       ز تو جــــز تو نخواهـم
اگر عشقت گناهســــت       ببین غرق گناهـــــــم
 
دو دسـت دعا     فــرا برده ام     به سـوی آســمان ها
کـه تا پر کشم     به بال غمت     رها در کهکشــــان ها
 
بدست یاری    اگر که نگیری تو دست دلم را    دگر که بگیرد
بـه آه و زاری    اگر نپذیری شکســـته دلـم را    دگر که پذیرد
 
 "زنده یاد قیصر امین پور"


 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، گفتگوی خالق و مخلوق، ،
:: برچسب‌ها: شعر, شعر زیبا درباره خدا, شعر قیصر امین پور, قلب شکسته, خدا,


ن : ف م

ثواب در برابر گناه

 
مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَــناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً .

كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند ، خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏كند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است .

آیه 70 سوره فرقان

چقدر زیباست ، مهربانی خدا

اگر کسی توبه ی واقعی کند (کار نیک انجام دهد و دیگر گناه نکند) خداوند گناهــانی را که تا به آن هـنگام انجام داده پاک میکند و حتـی

به جای گناهــان ، حســنه و ثواب می نویســــد

البته باید از خداوند مهربان بخواهیم که توفیق توبه واقعی را به ما مرحمت کند .



:: موضوعات مرتبط: تـوبـه، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،
:: برچسب‌ها: آیه درباره توبه, خدا, توبه, ثواب به جای گناه, سوره فرقان, آیه توبه,


ن : ف م

توفیق توبه


خداوند آنقدر مهربان است که توبه را از هر شخصی و با هر گناهی می پذیرد ، حتی شیطان .

در روایت داریم که شیطان به حضرت موسی علیه السلام گفت: میخواهم توبه کنم از خدا بخواه که توبه مرا بپذیرد . موسی در مناجاتش با خدا عرض کرد که شیطان از من خواسته که توبه ی او را بپذیری . خداوند فرمود که به شیطان بگو برود بر قبر آدم سجده کند تا من توبه او را بپذیرم . وقتی شیطان این را از موسی شنید گفت: من بر خود آدم سجده نکردم حالا چگونه بر قبرش سجده کنم . و بار دیگر تکبر نمود و سجده نکرد .

در روایت دیگر داریم که وقتی یزید از امام سجاد علیه السلام خواست که به او چیزی یاد دهد که توبه اش پذیرفته شود ، امام سجاد علیه السلام به او فرمودند: نماز غفیله بخوان و وقتی حضرت زینب سلام الله علیها پرسیدند که چرا راه توبه را به او نشان دادی ،  امام سجاد علیه السلام فرمودند: عمه جان! ما مأمور به هدایت مردم هستیم ، ولی یزید موفق به خواندن نماز غفیله و توبه نخواهد شد .

تاریخ گواه این مطلب است که یزید تا آخر عمرش هر وقت قصد میکرد نماز غفیله بخواند ، دل درد می گرفت و موفق به خواندن نماز غفیله نمی شد  .



:: موضوعات مرتبط: تـوبـه، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،
:: برچسب‌ها: داستان, داستان موسی و شیطان, توبه, خدا, توبه و نماز غفیله, یزید,


ن : ف م

هر آنچه هستی بازآ


جوانى در بنى اسرائیل زندگى مى كرد و به عبادت حق تعالى مشغول بود روزها را به روزه و شبها را به نماز و طاعت ، تا بیست سال كارش ‍ همین بود تا كه یك روز فریب خورده و كم كم از خدا كناره گرفت و عبادتها را تبدیل به معصیت و گناه كرد و از جمله گنه كاران شد و در این كار بیست سال باقى ماند .

یك روز آمد جلو آئینه خــود را ببیند ، نگاه كـرد دید موهــــایش سفید شـــده ، از معصیتهاى خــــــود بدش ‍ آمد واز كــرده هاى خــود سخت پشـیمان گردید . با نا امیدی گفت: بیســت سال عبادت و بیسـت سال معصیت كردم ،

خدایا اگر  بسوى تو برگردم  آیا قبولم مى كنى !؟

صــدائـى شــنیـد كه مـى فرمود: " اجبتـنا فاحبـبناك تركـتنا فتركـناك و عصیتنا فامـهلنـاك و ان رجـعـت الینـا قبـلنـا . " تا وقتـــى كه ما را دوســت داشـــــتى پس ما هـــــم تو را دوســت داشــتیم ، ترك ما كــــردى پس ما هــــم تـو را تـرك كـردیم ، معصـیـت ما را كـــــــــردى ، ترا مهلـت دادیــــم ،

پس اگر برگردى بجانب ما ، تو را قبول مى كنیم .

پس با خوشحالی توبه نمود و یكى از بندگان صالح شد . خداوند مهربان نسبت به همه بندگانش لطف  و محبت بی نهایت دارد و هر گاه که بنده ای توبه کند خداوند او را با آغوش باز می پذیرد .

 



:: موضوعات مرتبط: تـوبـه، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،
:: برچسب‌ها: داستان, داستان توبه, جوان, بنی اسرائیل, خدا, توبه, بیست سال,


ن : ف م

شعر زیبایی در مدح امام رضا علیه السلام


من ندانم کيستم اما شما را دوست دارم
هر که هـستم خاندان مصطفي را دوست دارم

مرغ روحم چون کبوتر پر زند سوي مديـنه
هم خراسان هم نجف هم کربلا را دوست دارم

کمتر از آنم که باشـم بنده ي شاه ولايـت
گر چه خــــــــود آلوده ام اهل ولا را دوست دارم

دوستـــي از دوستان دوستان اهل بيتـم
هر که هستــم شيعيان مرتضي را دوست دارم

گر نکير و منکرم پرسند آوردي چه با خــود
در جواب هر دو گــــــويم من رضا را دوست دارم

 



:: موضوعات مرتبط: شعــر، اشعــار مولودی، ،
:: برچسب‌ها: شعر درباره امام رضا(ع), شعر مذهبی, شعر زیبا, شعر امام رضا,


ن : ف م

وقتي كه تنهاي تنها مي شوي


وقتی که تنهای تنها می شوی

وقـــتی که دوســــتانت،درست در حسـاس ترین لحظه رهایت ميكنند

وقتی که طوفان امتحان،خاشاک دوستی های سطحی رامی رباید

و لجن متعفن خودخواهی و منفعت طلبی را نمایان می سازد

وقتــــی که هیچ تکیه گاهـــــــــی برایت نمــــــی ماند

و هیچ دستی خالصانه به سویت دراز نمی گردد

یک پناهــــگاه می ماند که هیچ حادثه ای نمیتواند آن را از تو بگیرد

او حتــــــی در مـقـابـل بـدی هـای تـو خوبـــــــــــــــی مـی آورد

و روی زشتــــــــی های تو پـرده ی اغماض مـــی افکند

اگر بدانی که محبت و اشتیاق او به تو چقدر است

بنـد بنـد تـنــت از هــــم مـــــی گســــــلد

حتــماً دانســــته ای او کیســـــت!؟

پس چرا در انتها به او برسی

از او آغـــاز کن



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، شعر،جمله زیبا ، ،
:: برچسب‌ها: جملات زیبا درباره خدا, خدا, مطالب زیبا درباره خدا, از او آغاز کن,