بیا حاجتت را روا می کنم
آیا هنوز وقت آن نرسیده که با خدا آشتی کنیم ؟

ن : ف م

بیا حاجتت را روا می کنم


 
اگر درد داری دوا می کنم
بیا حاجتت را روا می کنم

تو از من گریزانی و باز من
تو را بنده ی خود صدا می کنم

اگر چه ز کار تو ناراضی ام
تو را باز از خود رضا می کنم

تو با من قهر و من آشتی
تو کردی خطا من عطا می کنم

تو را خواندم اکنون که باز آمدی
کجا دست خالی رها می کنم

به کارت زدی بس گره های کور
مخور غم من از لطف وا می کنم

تو از من جدا گشته ای ورنه من
کجا از تو خود را جدا می کنم

تو مستوجب آتش دوزخی
من از اشک چشم ات حیا می کنم

ز آلودگی تا که پاکت کنم
تو را عاشق کربلا می کنم

به یک یا حسین و به یک قطره اشک
تو را پاک از هر خطا می کنم

جواب تو را گر نگویم جفاست
کجا من به عبدم جفا می کنم
 



نظرات شما عزیزان:

سهيلا
ساعت16:28---7 اسفند 1390
اشك آدمو در مياره.

نازنين
ساعت12:53---20 بهمن 1390
خيلي قشنگ بود.
چقدر تأثثير گذاره.منم چند بيتشو برداشتم.
ممنون


محمد
ساعت9:42---2 بهمن 1390
عالييييييييييييييييييييييييييي ييييييييييي.

من با اجازت اينم بر ميدارم .

آدم وقتي ميخونه از بدي خودش و خوبي خدا گريش ميگيره.

پاسخ:خواهش میکنم.


سهيلا
ساعت13:50---24 دی 1390
عجب شعر زيباييه.

واقعا لذت بردم.

با اجازت من اينو بر ميدارم.

ممنون.

موفق باشي.پاسخ:خوشحالم که خوشت اومده عزیزم.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، گفتگوی خالق و مخلوق، ،
:: برچسب‌ها: شعر زیبا, خدا, شعر, بیا حاجتت را روا می کنم, شعر زیبا درباره خدا,